عبدالقادر شریفیزاده
با شدتگرفتن جنگ حکومت و طالبان در شهر هرات، ترس از ظلم و بیبندوباری نیز دامن گسترانیده است. گفته میشود شایعات یا واقعیتهایی وجود دارد که در ساحات طالبان، از دختران بالای ۲۰ سال و بیوههای نیروهای امنیتی لیست تهیه میشود بعد آنان را به نکاج اجباری نیروهای طالب درمیآورند. ترس ناشی از چنین یک وضعیت باعث شده است که عدهای از مردم دختران جوانشان را از شهر بکشند و در ولایات و یا کشورهای دیگر انتقال دهند. عدهای هم منتظر تغییر وضعیت هستند.
پس از جنگهای شدید در حواشی شهر هرات، اکنون شاهد وضعیت بهمراتب بدتر در آن شهر هستیم. نیروهای طالبان در نواحی مختلف شهر، در بین مردم گشتوگذار دارند؛ تبلیغ میکنند و با سیاست ویژهای به پیش میروند. دو روز قبل (۱۸ اسد سال ۱۴۰۰) تحرکات جدی در نواحی ۱۲ و ۱۳، بهصورت دقیق در محله عربا/عربها وجود داشت. نیروهای طالبان در داخل کوچهها حضور داشته و یک پوستهی ساحه مذکور را نیز برای مدت کوتاه در اختیار گرفته بودند.
چشمدید یک شهروند
امروز از وخامت اوضاع شنیدم، فورا با پدرم در تماس شدم، از اوضاع امنیتی و جنگ پرسیدم. پدرم گفت دفتر والی اعلام کرده بود که امروز شهر هرات امن است. با این اطمینان از خانه بیرون شده برای انجام کاری به طرف شهر رفتم. در مسیر راه نیروهای مسلح را دیدم که پوشش غیرنظامی داشتند. خیال کردم نیروهای اسماعیل خان است. وقتی نزدیک شدم، مرا ایستاد کردند و به زبان پشتو چیزی پرسیدند. از آنجا که به زبان پشتو بلدیت ندارم، من برایشان گفتم «فارسی وایه …» بعد به لهجه فارسی هراتی به صحبتکردن شروع کردند. داخل کوچه تقریبا ۲۰ عراده موترسایکل با بیرق طالبان، تعداد افراد مسلح نیز بودند و چند نفر هم در روی سرک. بعد صحبتها چنین ادامه یافت: